شعرهای حسین شادمهر




گریه نمی‎کنم اگر
اشکی نمونده تو چِشام
حرفی نمی‎زنم اگر
نایی نمونده تو صِدام

دردی شبیه دوری نیست
چاره به جز صبوری نیست

دنیا برای عاشقا
چیزی به جز قفس نبود
آب و هواش ابری بود
دلتنگیاش بس نبود

دردی شبیه دوری نیست
چاره به جز صبوری نیست

عمرم به کسی گذشت
خوشی برام یه خواب بود
آخر این غصه کجاست
پرسش بی جواب بود

دردی شبیه دوری نیست
چاره به جز صبوری نیست

معنی نداره فاصله
وقتی دلا پیش همن
ما هر دومون پیرو عشق
این دلا هم کیش همن

دردی شبیه دوری نیست
چاره به جز صبوری نیست

 

حسین شادمهر

 

 


خدا را شکر دشواری نداریم
گرانی و گرفتاری نداریم


همه مردم سر کارند طوری
که اصلاً هیچ بیکاری نداریم


به سرعت پیش رفته طرح‌هامان
که وقت بهره‌برداری نداریم


برای کار و استخدام هرگز
نه آقازاده سالاری نداریم


مدارس هم که کلاً رایگان است
کمک از نوع اجباری نداریم


دلار و رب و مرغ و پوشک و گوشت…
چنین کابوس تکراری نداریم


برای نرخ بنزین مثل هرسال
گرانی‌های ادواری نداریم


حقوق کارمندی است مکفی
نیازی هم به شب کاری نداریم


حساب دخل و خرج ما چه رند است
هراس از کسر اعشاری نداریم


از آن روزی که خودمالی» نمودیم
خدا را شکر بیماری نداریم


کنار هم، همه در صف، شب و روز
نزاع و مردم آزاری نداریم



ولی حیف آنچه گفتم خواب خوش بود
که اصلاً توی بیداری نداریم!


حسین شادمهر




تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تعمیرات چرخ خیاطی های صنعتی و خانگی watergems heyvalaw1 هنرستان تدبیر نو آبادان گفتاردرمانی تبریز تحلیل داده بورس طراحی سایت، سئو، تبلیغات در گوگل شعرو موزیک Dr Vida Ahmadi With Pen Name Dana Kamran پیشگامان صنایع دیزلی و نیروگاهی پارسیا